دوستانی ماندنی و ماندگار مثل گلهای قشنگ بهارمن همیشه خدا را شکر میکنم که دوستانی که ۳۰ سال پیش انتخاب کردهام هنوز هم برایم همانگونهاند.درست است بزرگ شدهایم ۳۰ سال گذشته است و شاید هم ۴۰ سال اما دوستیمان همانگونه پابرجاست.من هرگز به یاد ندارم دوستی را از صفحه زندگیم حذف کرده باشم و یا از دوستی با کسی پشیمان شده باشم.چون به نظر بنده همه انسانها برای خودشان حرمت ارزش منزلت و شخصیت دارند.دنیای دوستان من متفاوت و رنگارنگ از هر طیف و مذهب و دینی که باشند ماندگارند.و من این ماندگاری را مدیون سعه صدر و بزرگواری مادر عزیزم میدانم که به من یاد داد با همه کس باید دوست باشی و دوست و دوست و دوست.دیروز دوست ۳۵ سال پیش من با من تماس گرفت و مرا دعوت کرد به خانه مادرش در نجف آباد.و این برای من جای بسی افتخار است که هنوز بعد از ۳۵ یا ۴۰ سال دوستیمان پایدار است.ایشان ساکن اهواز هستند اما هر وقت به خانه مادرشان میآیند و ما را همانجا دعوت میکنند.بماند که چند باری هم در شهر زیبای اهواز هم مهمانشان بوده ایم .و برای من اینگونه دوستیها ارزش دارد.همکاری دارم که بچهدار شده است و برایم پیام داده است که پسر نازنین را بردار و به منزل ما بیا دلم برایتان و برای دیدننتان تنگ شده است.من خدا رو هر روز و هزاران بار شکر میکنم که چنین دوستان و همکارانی داشته و دارم.از آنجا که عاشق هدیه دادن و هدیه گرفتن هم هستم فقط منتظر چنین فرصتی هستم تا با پسرم آقا امیرحسینم که تمام زندگیم هست برای خرید هدیه روانه بازار شویم.اینها که همش بهانه است گاهی هم بی بهانه و بدون هیچ دلیلی به خرید هدیه مشغول میشویم.و من بابت همین هم خدا را هزاران بار شکر میگویم.و قرار مهمانی ما برای فردا چهارشنبه شد. (Why?, ...ادامه مطلب
ما مادران ماه مبارک متفاوتی رو تجربه میکنیمتمام وعده های غذایی باید حاضر باشه؛صبحانه،ناهار ،افطار،شام ،سحریگاهی بچه کوچیک داریم و ذوق روزه کله گنجشکی داره و موقع اذان ظهر هم باید براش بساط افطاری حاضر کنیم!(مثل آقاامیر حسینم که هروعده میخوره باز میگه روزه اما!, ...ادامه مطلب
ماه شعبان امسال هم دارد تمام می شودو ماه زیبای مهمانی خداوند مهربان دارد می آیدخداروشکر می گویم که امسال توانستیم روزهایی قضا بگیریم و باری سبک کنیمباشد که قبول درگاه حق تعالی باشد.خواهرم امسال دوماه تمام روزه گرفت و من به او غبطه خوردمدوستش دارمدلم برایش تنگ می شودشاید اگر به من بگویند 10 آرزوی اول زندگیت چیست؟بگویم جزو 5 آرزوی اولم این است که نزدیک خواهرم اکرم خانه داشته باشم و اما این پنجشنبه هم گذشتبه مراسم عمو عباسعلیعمو که نبوداما چهل سال همسایگی ایشان با پدرم ایشان را نزدیک تر از عمو هم کرده بود.مرد زحمت کش و شریفی بود خداوند رحمتش کند ...روحش شادبعد مراسم با علی برادرم در خانه پدری جمع شدیم و تمام دیروز هم کنار هم بودیم .آن خانه پدری برایمان خیلی خیلی حرمت دارد.شاید بگویم و به جرات از روزی که توانستیم درب خانه پدری مان را دوباره باز کنیم روحیه من خیلی بهتر شده است ، اغراق نیست ..من همیشه خدا را شکر میکنمبخاطر این اتفاق قشنگ زندگی مان بخاطر این اتفاق بسیار شیرین که قطعا دعای خیر پدر مادرمان علت اصلی آن بوده است و صد البته تلاش های برادر , o,و خواهران ام ...جای پدر و مادر را که هیچ جیز پر نمی کند، اما گلکاری دیسب منزل پدری را انگار خواب می دیدم .خدایا شکرت هزاران بار بخوانید, ...ادامه مطلب
پسر پاییزی من تولدت مبارکاینکه در این سن به انتخاب خودت راه کربلا را به جشن تولد گرفتن ارجحیت دادینمی دانم اسمش چیست؟اما فقط می دانمخدا دوستت داردتمام زندگی منخدارو شکر می گویم که در این سن و در روز تولدت به آرزویتیعنی کربلا رسیدی بخوانید, ...ادامه مطلب
آذرماه قشنگ ترین فصل پاییزی من و آذرماه امسال خدایا کمک کن وعده من به پسرم عملی شود مادر است و قولش, ...ادامه مطلب
آنقدر حرف و نانوشته تلمبار شده استاما فرصت نیست برای نوشتندوست دارم بنویسم و بگذرم از این کدر روزهای بی مزهاما ...غزه غم اش غالب شده است والا حرف برای گفتن زیاد است بخوانید, ...ادامه مطلب
چقدر این کارهای اداری و کارمندی ناتمام است خستگی مان چند برابر و نانوشته ها بسیار, ...ادامه مطلب
سلام خدای خوبمسلام ماه مهرسلام زیبایی پاییزسلام مدرسه دوباره با شنیدن مکرر نام مدرسه بخاطر بزرگ مرد زندگی آقا امیرحسین جانمان پرت شدم به دوران مدرسه و مشق بخوانید, ...ادامه مطلب
روزهایی که نه ماه مهر کوچکی مان تداعی میشوداول صبح یکشنبهو ظهر یکشنبه وآخرشبه آماده سازی کتب دفاتر و ملزومات مدرسه عشق مان گذشتو یک مهمانی در خانه ای که دوست دارم بعدها بنویسم اش بخوانید, ...ادامه مطلب
خدایا شکرت اینماه و این روزها هم گذشت به روال زیر غم و شادی ..., ...ادامه مطلب
سلام خدای خوبمسلام بر حسین و حسن و علی و فاطمهسلام بر اهل البیتنمی دانم چرا ...اسم محرم که می آید دلم پر می زند برای پدر مادرم. مادرم در صفرماه و پدرم محرماه آسمانی شدندغریب می گریم این روزها و این شب ها حتا در شهر زیبای گرگانچون دو بار در طی سالهای سال محرم و عاشورا با آنها اینجا بوده امهمین تکیه گاه بخوانید, ...ادامه مطلب
و همسایه هایی که مثل ستاره درخشان و نایاب بودند اصلا فکرش هم نمی کردم که روزی در میان فامیل های سلیمانی و ... درچه در جشن تولدی یهویی دعوت بشومالبته مرا به بهانه سالاد درست کردن ندا دادند و خداروشکر طبق عادت ما دست خالی نبودیمشکلات و پولکی و کاکائو زینت بخش کیف مان بود و روز سه شنبه 20 مان اینگونه گذشت بخوانید, ...ادامه مطلب
خدایا ممنون امکه بعد سالهای سال .دوباره در ماه محرم در شهر زیبای گرگان میزبان دسته ها. خیمه ها. علم و کتل ها. و تمام مراسم زیبای حسینی هستیمآنهم امسال با همراهی امیرحسین جان ام کسی که عاشقانه و مهربانانه همراهی ام می کند همه جا خدایا فرزند من و تمام فرزندان سرزمین ام را در پناه خودت و سایه حسین این علی محافظت بفرما بخوانید, ...ادامه مطلب
سلام خدای خوب و مهربان ام چقدرثانیه ها و ساعات روزها و ماهها زود گذشتند خوب و بدش را نمی گویم که قطعا تمام روزهای خداوندی خوب هستند چقدر دوست داشتم بنویسم و نشد و نشد کار اداری و روزمرگی های همیشگی فقط میدانم خیلی خدایا شکرت, ...ادامه مطلب