وبلاگ زندگی

متن مرتبط با «خدايا مادرم را كجا ميبرند» در سایت وبلاگ زندگی نوشته شده است

رمضان مادران

  • ما مادران ماه مبارک متفاوتی رو تجربه می‌کنیمتمام وعده های غذایی باید حاضر باشه؛صبحانه،ناهار ،افطار،شام ،سحریگاهی بچه کوچیک داریم و ذوق روزه کله گنجشکی داره و موقع اذان ظهر هم باید براش بساط افطاری حاضر کنیم!(مثل آقاامیر حسینم که هروعده میخوره باز میگه روزه اما!, ...ادامه مطلب

  • گرگان زیبا و خاطرات اش

  • سلام خدای خوب امو شهر زیبای گرگان با آنهمه جاذبه و زیبایی اش که وجود خواهر من و خاناده اش زیبایی اش را دو چندان کرده اند باید تیتر وار بنویسم زیبایی هایش نهارخورانبندر ترکمنمیخچه گران و مراسم زیبای محرم صفرشو هزاران جاذبه دیگر که سر فرصت اضافه می شودفروشگاه انیکفروشگاه دارکوب بخوانید, ...ادامه مطلب

  • سورپرایزهای بهمن ماه

  • عطر گل و هدیه آدمهایی که بدون اینکه بدانند چه چیزی را دوست داری سرزده، می آیند و میروند حال خوب را هدیه میدهند و میزبان تنهایی هایت می شوند را صمیمانه دوست دارم, ...ادامه مطلب

  • ژنرال سليماني هم رفت

  • انا لله و انا اليه راجعونسخن گفتن از کوه هم آسان تر از سخن گفتن از نبودن توست سردار دلها، من حرفي ندارم براي آسماني شدنت فقط مي توانم تبريک بگويم همين ...والسلام , ...ادامه مطلب

  • دعاهاي مادرم ثريا

  • سلام مادر عزيزمخيلي وقت است من هم مثل تمام روزهاي تو که زودتر از همه از خواب بيدار مي شدي تا براي تمام خانواده و فاميل و مردم دنيا و اسلام و مسلمين دعا کني ، صبح ها زودتر بيدار ميشوم .چندروزي است مفهو, ...ادامه مطلب

  • مادرم چقدر دلم براي تنگ شده است

  • مادرم دلم برايت برايت تنگ شده است تنگ که مي گويم مثل تنگي که ماهي را از دريا گرفته باشند و ... , ...ادامه مطلب

  • خدايا شکرت

  • پاييز و آبانماه هم دارن به نيمه ميرسنخدايا شکرت بابت همه چيز و حتا همان سرماخوردگي , ...ادامه مطلب

  • از ایمان سخن نگو... بگذار از نوری که در چهره داری آن را احساس کنند!

  • با فرزندانتاز ایمان سخن نگو...بگذار از نوری که در چهره داری آن را احساس کنند!از عقیده نگو...بگذار با پایبندی تو؛ آن را بپذیرند!از عبادت نگو...بگذار آن را جلوی چشمانشان ببینند!از اخلاق نگو...بگذار آن ر, ...ادامه مطلب

  • دلم تنگ بود براي نوشتن

  • خيلي دلم تنگ بود براي نوشتنچقدر بد بود نت نبود و دلم واقعا تنگ نوشتن بوداز روزهايي که دوباره سرماخورديم و آنفلونزايي که دوماه دقيق طول کشيد تا روزهاي بي قراري اميرحسين عزيزم که يکريز از تولدش و مهماني, ...ادامه مطلب

  • و خاطرات قشنگترين روزهاي زندگيم دارد رقم ميخورد

  • سلام خداي خوبممن نيامدم تشکر کنم که زبان الکن است و ناتوانفقط آمده ام بگويم فراموش نميکنم بعد سه سالاين فرشته کوچکي که به ما ارزاني کردياميرحسين تمام دنياي من و باباشممنونم خدا                                                   , ...ادامه مطلب

  • چقدر زود ميگذرد حتا يکسال و خدايا شکرت 15/2/98

  • سلامبي مقدمه بگمخيلي خيلي زود گذشتانگار همين ديروزها بود آمديم اصفهان سکونت گرفتيماصفهان - بلوار شفق- مجتمع صدراي   - طبقۀ    - واحد .و ما دورباره اين هفته به همان مجتمع طيقه ...اين وسط يک  چيز فرق کر, ...ادامه مطلب

  • ديروز واقعا دلم دلمه خواست مثل روزهايي که مادرم

  • باورش کمي سختهديروز که رفتم مهد مودک سراغ تمام دنيايم برگ هاي موي مهد عجيب چشمم را گرفتندجالب با خودم گفتم تقريبا دوساليست دلمه درست نکرده ام و چقدر دلم خواستامروز دکتر شکرالهي دوست دوران دبيرستان ام , ...ادامه مطلب

  • خدایا مادرم را فقط به خودت می سپارم

  • سلام خدای خوبم  فقط آمده ام بگویم  به مادرم  توانی عطا بفرما تا بتواند از پس این روزهای سخت  برآید.  ما طاقت خمیده شدن اش را نداریم  همین  , ...ادامه مطلب

  • مادرم

  • مادرم آسمانی شد و من هنوز باورم نشده است دنیا حرف ناگفته دارم  اما..., ...ادامه مطلب

  • خدایا مادرم را فقط به خودت می سپارم

  • سلام خدای خوبم  فقط آمده ام بگویم  به مادرم  توانی عطا بفرما تا بتواند از پس این روزهای سخت  برآید.  ما طاقت خمیده شدن اش را نداریم  همین   ,خدایا مادرم را کجا میبرند,خدایا مادرم را شفا ده,خدایا مادرم را به تو سپردم,خدایا مادرم را حفظ کن,خدایا مادرم را بیامرز,خدايا مادرم را كجا ميبرند,خدا مادرم را کجا میبرند دانلود,خدا مادرم را كجا ميبرند,خدا مادرم را کجا,مداحی خدایا مادرم را کجا میبرند ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها